بنا نهيد حقوق بشر را؛برتخت بنشانيد عدالت را!
مشعل مشعل

روز چهارشنبه 10 دسامبرسال روان عيسايي پناهجويان افغان مقيم هالند با تدويرگردهمايي گسترده در برابر مقر پارلمان ،به کارهای غير قانوني مقامات آی.ان.دی  نه گفته و برضد آن احتجاج نمودند.

پناهجويان ده دسامبر يا روز جهاني حقوق بشر را که يک روز نمادين مي باشد،آگاهانه برای انجام مظاهرات شان برگزيده بودند.آنها خواستند تا به شهروندان هالند و جهانيان بگويند که پس از 60 سال از گذشت صدور بيانيه يي حقوق بشر از سوی سازمان ملل،حقوق حقه انها در کشوری که خود يکي ازنخستين امضأ کننده گان آن بود،پامال مي گردد.

آنها با برپايي تظاهرات و احتجاج در حالي خواستار اقدامات سريع برای محافظت از اين حقوق شدند که در چندقدمي آنها،نماينده گان پارلمان هالند يا حاميان حقوق بشر(!) شصتمين سالگرد صدور بيانيه يي حقوق بشر را جشن گرفته و بر نقش مثبت و فعال شان در اين پروسه فخر ميفروختند.

با نگاه ژرف به اشتراک کننده گان تظاهرات که صديق ترين،شريف ترين و  پاک ترين انسانهای قابل افتخار ميهن ما بوده،اما سوگمندادنه امروز با بي مهری تمام حق انساني انها پامال مي گردد،همان سخن معروف کارل مارکس که در سال 1844 در مقاله يي زير نام"در خصوص مسأله يهوديت"نوشته بود در ذهن تداعي مي گردد که:(( اصطلاح معروف به حقوق بشر ... چيزی نیست مگر حقوق انسانهای خودمدار؛ انسانهايي كه از ديگران و جامعه جدا هستند. تأكيد اعلاميه حقوق بشر بر انسانها نه به عنوان شهروند ، بلکه به عنوان بورژوا بود - افرادی كه از جامعه كناره‌گيری كرده‌اند و انگيزه‌ای به جز هوسها و منافع شخصي خود ندارند. و این چيزی نيست مگر حق خودخواهي. "رهايي سياسي" ايجاد شده توسط انقلاب، مقام انسان را به فردی خود محور و مستقل تنزل مي‌دهد: در حالي كه رهايي واقعي آن است كه مقام انسان را تا حد يك شهروند يا "شخصيت حقوقي" ارتقاء مي‌بخشد...)) اين سخنان با دريغ که اکنون همچنان پس از سپری شدن 164 سال،در مورد هالند صدق مي نمايد. زيرا با درد و افسوس که "حقوق بشر" هنوز که هنوزاست، در اينجا چون واژه يي مجرد تلقي گرديده و يا بهتر است گفته شود،حقوق بشر برگزيده به افراد و کته گوری های معيني مورد کاربرد قرار مي گيرد.اينجاست که سخن معروف ژان ژاک روسو "انسان آزاد به دنيا مي‌آيد، اما همه جا در بند است." يکبار ديگر دولتمداران کشورميزبان را به تطبيق بدون قيد و شرط حقوق بشر دعوت مي دارد.چه پناهجويان افغان مقيم هالند حق دارند تا از مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر مستفيد گردند.زيراالهام آزادی و حقوق بشر از همان نخستين مجموعه قوانين مکتوب هامورابي سلطان بابل که هزاران سال پيش از مسيح نگاشته شد- قدر مسلم"حقوقي" را به شهروندان مشمول اين حقوق اعطا مي کند.چه رسد به قوانين کهن دولت – شهرهای يوناني و امپراتوری روم و يا روزهای ما که اکنون همه دول به تطبيق آن متعهد مي باشند.

گفتني است که در هالند نه تنها حقوق پناهجويان افغان،بلکه حقوق خانواده هايشان چون شهروندان افغان تبار پامال ميگردد.با جدا ساختن خانواده ها کافيست اگر گفته شود که بند دوم ماده16 اعلاميه جهاني حقوق بشر( خانواده رکن طبيعي و اساسي اجتماع است و حق دارد از حمايت جامعه و دولت بهره مند شود) نقض گرديده و با اعزام اجباری مردان، عملاً خانواده ها از هم مي پاشد.اين بدان معناست که هنوز، هم ميهنان ما و ساير خارجي ها که تابعيت هالند را بدست آورده اند،چون اتباع درجه دوم پنداشته شده و در خصوص آنها بند 1 ماده دوم اعلاميه جهاني حقوق بشر( هرکس مي تواند بدون هيچگونه تمايز مخصوصا از حيث نژاد، رنگ، زبان، مذهب، عقيدۀ سياسي يا هر عقيدۀ ديگر، از تمام حقوق و کليه آزادی هايي که در اعلاميه ذکر شده است، بهره مند گردد)زير پا گرديده و رعايت نمي گردد.

به هر رو بر مي گردم به مظاهره دهم دسامبرپناهجويان افغان در شهر لاهه و به "ميدان" که اکنون ديگر نام آن با افغانهای پناهجو گره خورده است.با آنکه رسانه های جمعي هالندی بنابر مصلحت و هدايت مقامات بالايي نشر اخبار مربوط به تظاهرات آنها را تحريم نموده اند،اما دير يا زود مدافعين واقعي حقوق بشر،تاريخ نگاران،ژورناليستان رياليست و مدافعان حقوق پناهجويان،نام آنها را بر تارک تاريخ عدالت خواهانه پناهجويان حک خواهند کرد.زيرا در تاريخ کشورهالند همچو مظاهرات دوامدار،آرام و مسالمت آميز پيشينه ندارد.بدون مبالغه تنها همين آرامش و مصلحت جويي آنها، درخور نگارش در کتاب ريکارد است.

و اما پيرامون مظاهره :

در آن روز ابر های سياه و باران شديد توأم با هوای سرد،برای دن هاگ چهره عبوسي داده بود.باران با چنان شدت مي باريد،گويي آسمان شگاف شده باشد.بسياری از مظاهره چيان که توسط قطار(ترن)برای اشتراک در مظاهره آمده بودند،ناگزير دقايق زيادی را در ايستگاه مرکزی انتظار مانده بودند،تا باران بايستد.اما باران مي باريد و مي باريد.در همين حال گروپي از جوانان ستيژ را که از شهر امستردام با خود آورده بودند،در جايگاه مناسب گذاشته و شماری هم که از سراپای شان آب مي چکيد،شعارها را در محلات بارز نصب مي نمودند.حميدرحماني سامان آلات بلند گو را که اينبار اداره يکي از مکاتب شهر دن هاگ لطف کرده بود،به همراهي حبيب جان سر وقت به "ميدان"انتقال داده و تني چند دست به دست هم داده و آنرا عيار ساختند.در آن روز سرد و باراني موتر او به پناهگاه واقعي مظاهره چيان مبدل گرديده بود،چه هر چند دقيقه گروپي از مظاهره چيان در سالن آن نشسته و خود را گرم مي کردند.

در ميدان با وصف هوای ناگوار فضای جشني چيره گشته بود. دهم دسامبر افزون بر آنکه روز جشن جهاني اعلاميه حقوق بشربود،مصادف به روز سوم عيد قربان نيز بود.مظاهره چيان با استفاده از همين فرصت يکديگر را به آغوش گرفته و عيد را به هم مبارک باد مي گفتند.اما همه آنها به اين باور بودند که تا عيد واقعي نه تنها برای آنها،بلکه برای مردم خسته از جنگ ما وقتي زيادی در کار است.زيرا  تنها در صورت تحقق امنيت وثبات، رفاه وعدالت اجتماعي،دموکراسي و ترقی ،عيدواقعي برپا خواهد شد. اما با دريغ و درد که مردم ما در شرايطي از اين جشن سترگ مذهبي تجليل به عمل آوردند که کشورما يکي از خونين ترين سالهای پس از سقوط رژيم سياه طالبان را سپری کرده وسوگمندانه که هنوزهم  فقر، مرض، بيکاری،گرسنه گي،گراني مواد خوراکي ، فساد اداری وده ها مشکل اجتماعي ديگر در تاروپود جامعهءما رخنه کرده است.

در يک گوشه يي از ميدان طارق پيکار گرداننده سايت جوانان بيدار خبرنامه هايي را که او به کمک دفترمرکزی حزب سوسياليست هالند چاپ نموده بود،برای جوانان توضيح مي کرد تا به رهگذران سپرده و آنها را از مشکل افغانهای پناهجو آگاه ساخته و توجه انها را به دفاع از اين ماجرای سياسي جلب دارند.در آن کاغذ پاره ها آگاهي مظاهره 10 جنوری سال 2009 که در ميدان مرکزیDe Dam شهر امستردام تدوير مي گردد،برجسته گي خاص داشت.

اسماعيل يکي ديگر از فعالان مظاهره زير پيراهني(تي- شورت) هايي را که در پيشروی آن با خط درشت چنين نگاشته شده بود:((مبارزه بخاطر يک بررسي واقعبينانه)) و در عقب آن نوشته شده بود:(( برای تحقق عدالت رأی دهيد)) برای مظاهره چيان توزيع و از آنها مي خواست تا به تن نمايند.

بارنده گي کماکان ادامه داشت و باعث آن گرديد تا برغم هميشه،مظاهره سرساعت 12 شروع نگردد.از همينرو خانم دی لاتر MR.De Later يکي از وکلای سرشناس مدافع که بنابر برنامه های زياد کاری،از پيش تقاضا نموده بود تا در آغاز برنامه برای او فرصت سخنراني داده شود،تا بتواند بر ای ملاقات ديگرش سر وقت برسد،ناگزير از سخنراني منصرف گرديده و با طلب پوزش،مرخص گرديد.

گزارشگرمشعل مي افزايد که:در همين لحظات باران کمتر شده و همايون ننگرهاری با سخنان کوتاهش کار مظاهره را شروع نمود.او با هيجان زياد هدف مظاهره را تشريح نموده در بخشي از سخنانش چنين گفت:((هوا سرد است و باران مي بارد.اما فراموش نکنيد که در پشت اين پنجره ها(اشاره به پارلمان)هوا سرد تر از اينجاست.زيرا قلبهای آنان سرد است.بخاطری که زنده گي انسانها برای آنها ارزش ندارد.جا دارد برای هالندی ها خطاب نمايم که آی مردم!بدانيد و آگاه باشيد که با سرنوشت انسانها از نام شما بازی مي شود.برای من که با جنگ به دنيا آمده ام،رشد کرده ام و ناملايمات زنده گي را چشيده ام،مبارزه برای حقيقت و قانونيت خسته گي ناپذير است.ما توان آنرا داريم تا به مبارزه دادخواهانه ما ادامه داده و سرانجام اينرا ثابت سازيم که شما به خطا رفته ايد!همت ما به بلندای کوه های سربه فلک کشيده کشورما است.ما هيچگاه سر به آستان شما خم نکرده و تضرع نخواهيم کرد.ما حق مانرا که شما تلف کرده ايد از شما خواهيم خواست.بگذار يکماه،يک سال و يا ده سال به طول بي انجامد.اما پيروزی از آن حق و عدالت خواهد بود.ولي مي گويم که کافيست. شما به پدران ما و به حق فرزندان آنها جفا مي کنيد.در وسايل اطلاعات جمعي شما هر روز از نبود نيروی کار و مسن شدن نسل در چندسال آينده سخن زده مي شود.اما بهترين افرادی را که مصروف آموزش تحصيلات عالي بوده و آرزومند کار به نفع جامعه هالند هستند،در پرتگاه بي تفاوتي نسبت به آينده کشور دوم شان و حتا سقوط نسبت به منافع هالند وا ميداريد.و اين جفای ديگری به منافع هالند است.))

سپس آقای بصيردهزاد مسوول بخش حقوقي اتحاديه انجمن های افغانها در هالند رشته سخن را بدست گرفته و در بخشي از بيانيه اش چنين گفت:(( با سپری شدن هر روز سرنوشت افغانهای شامل کته گوری 1- اف تيره تر مي گردد.هر روز يک مصيبت جديد،يک تراژيدی،يک درام تازه و يک زخم جديد در مورد آنها رونما مي گردد.طي چندماه بيش از سي تن از پناهجويان شامل آرتيکل 1- اف پس از ماهها توقيف و نظارت بيرحمانه،به شکل غيرانساني از سوی آی.ان.دی به افغانستان بازگردانده  شده اند.

به اين مثال شرم آور توجه فرماييد:در هنگام بازرسي و دستگيری يکي از افراد از سوی پوليس مخصوص آی.ان.دی،بالای خانم وی حمله قلبي آمد،اما آنها به اعضای خانواده اجازه آنرا ندادند تا موتر امبولانس را برای کمک های عاجل مطالبه نمايند.يک خانم مسن که با افتخار و ايمانداری در تربيه اولاد وطن پرداخته و 75 سال زنده گي پربار را پشت سرگذشتانده ،و هيچگاهي در صفوف کدام حزب سياسي فعاليت نداشته است،از سوی آی.ان.دی زير نام خطر به امنيت ملي و موقف جهاني هالند به صفت فرد نامطلوب اعلام گرديده است.

چه مي توان به اين اقدام نام گذاشت؟بجز درد،تأثر،بي عدالتي و تبعيض سياسي !

اين حالت اجباری و شايد هم دلخواه، از سوی آی.ان.دی به خاطر از هم پاشيدن خانواده ها مي انجامد.اين فشار ها باعث روان پريشي اعضای فاميل،جدايي،امراض گوناگون و ضربه به روحيه کودکان مي گردد.مقامات آی.ان.دی کنوانسيون ژنيو را زيرپا گذاشته و مسووليت فردی در قبال "نقض حقوق بشر و جنايات جنگي" را فراموش نموده اند.

از همينرو از پارلمان هالند تقاضا مي نمايم تا بررسي پارلماني رادر قبال پناهجويان افغان شامل آرتيکل 1- اف راه اندازی کند.

از خانم البيرک خواهش مي نمايم تا مقرره راسيستي در مورد افغانها را بازنگری نمايد.من از مقامات آی.ان.دی مي خواهم تا به زودترين فرصت زنداني ساختن و بازگشت اجباری هم ميهنان ما را در افغانستان ناامن متوقف سازد.))

سپس بانو شهيره شريف يکي از گرداننده گان هميشه گي مظاهرات صحبت نموده،به نوبه خود اشتراک هم ميهنان ما را در گردهمايي قدرداني و بر ادامه مبارزه برای تحقق عدالت تأکيد ورزيد.

ياسمين دميرلJasemin Demirel دانش آموز ترک تبار دانشکده حقوق دانشگاه اتريخت و فعال دفاع از حقوق مهاجران که تازه از نشست کميسيون حقوقي پارلمان هالند برگشته بود سخن گفته و در قسمتي از آن چنين گفت:(( وقتي ميبينم سخن از نقض حقوق بشر و جنايت جنگي است،بيدرنگ به فکر آن مي افتم که کي بايد به آن متهم گردد؟کساني که طالبان را تمويل،تجهيز و مسلح ساخته و بالای سينه مردم وادار به حکومت ساختند،يا آنهايي که بخاطر شگوفايي و آبادی کشورشان برعليه ديو جهل و تاريکي افراطيون مذهبي مبارزه مي نمودند.اينرامي گويند سياست يک بام و دو هوا.))

همزمان هنگامه يي در "ميدان" پخش شد که آقای عبدالرزاق خالد که پس از 11 سال اقامت و نزديک به يک سال سپری نمودن زندان ،به تاريخ 17 نوامبر جبرأ به افغانستان بازگشتانده شد،شب پيش از سوی افراد ناشناس در کابل اختطاف و از خويشاوندان او 150 هزار دالر مطالبه گرديده است.

روزنامه نگار مشعل از برادر وی که سخت مشوش و ملتهب به نظر مي رسيد،واقعيت مسأله را پرسيد که با دريغ و درد، پاسخ او مثبت بود.

به گفته وی طي همين مدت کوتاه 4 فرزند خردسال آقای خالد به شدت از لحاظ رواني ضربه ديده و خانم وی از فراق تنهايي و تشويش همسرش نصف وزنش را باخته است.در يک سخن در خانه او ماتم است و هيچ کسي نمي داند که چرا يک افسر پايين رتبه(لمری سارن) پوليس که هدفي بجز خدمت به وطن و مردم آن نداشت،به همچو برخورد سبکسرانه و غيراخلاقي و ضدانساني مقامات آی.ان.دی مواجه گرديده و با زور و جبر به افغانستان بازگشتانده شده است.در افغانستان هم رهزنان و جنايتکاران فکر مي کنند هرکسي که از اروپا برگردد،ميليونر است.از همين خاطر او را گريختانده اند.حال نميدانم اين پول را از آی.ان.دی و يا خانم البيرک تقاضا نمايم و برادرم را از شر جانيان نجات دهم.در غير آن ما که توانايي مادی آنرا نداريم و هر لحظه خطر جاني برادرم را تهديد مي نمايد.اگر خدانخواسته به برادرم صدمه يي برسد،نزدما،کودکان و خداوند آی.ان.دی مقصر و پاسخگو خواهند بود.

سپس آقای دکتر کيس هويزر رييس بنياد حقوقي قربانيان ادارات حقوقي و پوليس در هالند،يا بهتر است گفته شود يکي از مدافعان سرسپرده حقوق پناهجويان صرف نظر از کبرسن و آب و هوای ناخواستني که در "ميدان"حضور بهم رسانيده بود،با حمايه و پشتيباني همه جانبه از اقدام دادخواهانه پناهجويان افغان،آنها را به دوام مبارزه فرا خواند.به گفته او در برابر سردی هوا،گرمي قلب تانرا زياد ساخته،با محبت و قاطعيت به پيکار عدالتخواهانه تان رونق تازه بخشيد.

پس از آن همايون دو باره در روی ستيژ قرار گرفته و با تعجب و درد زياد فرزندان آقای محمد داوود عارفي يکي از استادان محترم را که در رشته جغرافيه در بين همقطاران خود يک سر و گردن بلند بود،معرفي داشت.او گفت آقای عارفي به جرم آنکه هزاران دانش آموز را،با جغرافيای سياسي هالند آشنا ساخته است،به شاگردان گفته است که هالند کشور لاله و گل های گلاب است.او گفته است که هالند افزون برآنکه يک کشور پيشرفته زراعتي است،در صنعت نيز دست بلند دارد.هالند در تکنالوژی ماشين های کشاورزی جايگاه دوم را در جهان دارد،و يا در صنعت کشتي سازی جای سوم را دارد.

بلي دوستان !او با آنکه ميدانست که در هالند صنعت نظامي نيز پيشرفته است،و هزاران و هزاران ماين های ضدپرسنل که هر روز در گوشه و کنار کشور ما انفجار کرده و هزاران وهزاران کودک،نوجوان،پير،زن و مرد را يا معيوب و معلول ساخته و يا از بين برده است،از هالند به مخالفان حاکميت جمهوری افغانستان اهدأ مي گرديد،اما اين حرف را افشا نساخته است.او نه گفته بود که از برکت اين تحفه کشورهالند هنوز هم کودکان و مردمان بيگناه ما قرباني مي گردند.هديه يي که سخاوتمندانه به جنگ افروزان  داده شده است.اما با آنهم او را در کته گوری 1- اف شامل ساخته و از چندی بدينسو بخاطر بازگشت اجباری به افغانستان،در پشت ميله های زندان باتمام خشونت و نقض همه حقوق انساني انداخته اند.ببينيد دوستان،اينست نمونه بارز دفاع و حمايت از اعلاميه جهاني حقوق بشر از سوی آی.ان.دی،که شرمشان باد!

سپس آقای مارتين مونسMR.Martin Mons وکيل مدافع در بخش امور مهاجرت که پرونده های شماری از هم ميهنان ما را که بنابر اطلاعات خصمانه افراد و گروپ های معيين و شناخته شده،در حالت بي سرنوشتي قرار دارند،پيش مي برد سخنراني نمود.او که در تظاهرات 18 جنوری نيز اشتراک ورزيده بود چنين گفت:(( در مظاهرات 18 جنوری آرزومندی آن وجود داشت که پارلمان،قانون غيرانساني 1-اف را تغيير دهد.من همان وقت گفته بودم که هالند با اين اقدامات نمايشي در تلاش آن برآمده تا از خود "دانش آموز عالي يا ممتاز کلاس"را جلوه داده،و دن هاگ را پايتخت حقوقي(!) گيتي جا بزنند.همان وقت اينرا نيز گفته بودم که با دريغ چگونه دادگاه عالي هالند بعضأ قرباني بازی های سياسي گرديده و در مواردی موقف آی.ان.دی را با وصف نقض صريح تمام قوانين،مورد تأييد قرار مي دهند.

اما جا دارد بگويم که هنوز همچنان اميد باقيست.زيرا کميساريای عالي امورمهاجرين سازمان ملل در نامه 14 نوامبر2007 و اتحاديه حقوق دانان هالند در نامه24 جنوری سال 2008 خويش، فيصله مقامات آی.ان.دی در مورد 1-اف را انتقاد کرده اند. آنچناني که کميساريای عالي امورمهاجرين سازمان ملل در نامه تکميلي ماه مي امسال خويش روشني بيشتر بر موضوع ارائه داشته است.بنأ بايد پيش رفت و مبارزه نمود.

در همين هنگام آقای De Wit  نماينده حزب سوسياليست (SP) در پارلمان هالند به جمع مظاهره چيان پيوست.او يکبار ديگر اين واقعيت را به اثبات رسانيد که حزب او مدافع واقعي پناهنده گان است.

او گفت ما مصمم هستيم که دوسيه ها بررسي مجدد گرديده و در قبال خانمها و کودکان بي سرنوشت تصميم مثبت اتخاذ گردد.در حين زمان او تأکيد ورزيد که احزاب حاکم تصميم نهايي را مي گيرند.اما حزب ما چون اپوزيسيون آنها را به قانونيت و تحقق آن در زمينه فرا مي خواند.

بعدأ سحر نصيری يکي ديگر از فعالان مظاهرات سخنراني نموده،گفت با آنکه من بارها سخنان دلم را به آدرس خانم البيرک گفته ام،اما اينرا ميدانم که بالای او تاثير گذار نبوده است.زيرا وی با چشمان بسته و گوش های پُت از کنار ما مي گذرد.اکنون نيز در حالي که از فرط سردی هوا پاهايم کرخت و بي حس شده اند،اما توان آنرا دارم بگويم که حقوق ما را پامال نکنيد.شما نه تنها اعلاميه جهاني حقوق بشر،بلکه قانون اساسي هالند را نيز پامال مي کنيد.خوشبختانه بسياری از هالندی ها،افراد حقوقدان و کارشناس به بي مبالاتي آی.ان.دی پي برده و احتجاج مي دارند،که اين نيز مايه خرسندی ما مي گردد.

او ازبنفشه مياخيل که پدرش آقای محمدالله مياخيل را روز نخست عيد قربان زنداني ساخته اند تقاضا نمود تا حادثه دلخراش دستگيری پدرش را قصه کند.بنفشه که سراپايش از شوک مي لرزيد ،گفت که پدرم را در برابر چشمان مادر و خواهر کوچکم ساعت سه روز برده و او را با تهديد و ارعاب وادار ساخته اند تا داوطلبانه سند بازگشت اش را امضأ نمايد.پدرم را که 60 سال دارد و افزون بر آن اسما برنشيت(نفس تنگي)شديد هم دارد،در اتاقي انداخته اند که نه هوا وجود دارد و نه دوا.پدرم که وضعيت زشت و تهديدهای زندانبانان را ديده بود و توان لت و کوب را نداشت،ناگزير آن سند جهنمي را امضأ کرده بود.امروز من او را ملاقات نمودم،اينکه در خانه ما همه شوک ديده و طي اين روزها خواب از چشمان ما گريز و خوراک ما اشک چشم است،گفتن آن اضافي خواهد بود.ما همه تابعيت هالندی داشته و نميدانيم گناه ما چيست که پدر ما را از ما جدا مي سازند.

هنگامي که بنفشه گپ مي زد سکوت مرگبار در"ميدان"مسلط گرديده بود،و اين سخن معروف "ای داد و بيداد" مي تواند بازگو کننده سکوت و آن فضا و هوا گردد و چهره های واقعي مدافعان(!)حقوق بشر را برملا سازد.

سپس آقای هانس آلديرکمپ MR.Hans Alderkamp از گروپ کاری کمک به پناهنده گان آزاد که مقر آن درشهر Groningen است،صحبت نموده و در بخشي از سخنانش چنين گفت:((سياست ضد پناهنده هالند مايه خجل و شرمساری ما است.همانگونه که در برابر گروپي از هموطنان شما برخورد ضد قانوني صورت مي گيرد،به همين گونه سياست رسمي دولت ما در قبال مجموع مهاجرين دور از قوانين بشری است و ايجاب مي نمايد تا هرچه زودتر بر آن تجديد نظر صورت گيرد.))

بعداً خانم ماريان Marianصحبت نموده و پس از تبريکي عيد به زبان دری همبسته گي و پشتيباني خويش را از داعيه برحق پناهجويان ابراز داشت.او گفت هنگامي که به سيما های افسرده و خسته زنان و کودکان مي بينم ، اين را خوب مي دانم که آنها قربانيان يک توطئه و برخورد خصمانه مقامات آی.ان.دی گرديده اند.امروز شما بايد از عيد تجليل مي کرديد،اما ناگزير شده ايد تا بخاطر دفاع از حق تان مظاهره کنيد.با دريغ که اين خوشي را مقامات هالندی از شما ربوده اند.شما بخاطر نجات کودکان تان در اينجا پناه آورده ايد،اما سوگمندانه که در اينجا قانون وجود ندارد تا شما در زير چتر آن قرار گيريد.واقعاً اين شرايط کاملاً غيرانساني است.من از آن جداً خجالت مي کشم.آرزو دارم تا سال جديد همهء تان به حق تان برسيد.و چشمان مقامات آی.ان.دی باز گردد.برای همه شما پيروزی آرزو برده و موفقيت مي خواهم.

سخنان خانم ماريان با کف زدنهای مظاهره چيان بدرقه گرديد.

خوشبختانه اينبارنيز افزون بر هم ميهنان ما در هالند،شماری بخاطر همبسته گي با حقوق حقه پناهجويان از کشورهای بلژيک و سويدن نيز اشتراک ورزيده بودند.

آقای جنرال قيام الدين معاون پيشين قوای هوايي و مدافعه هوايي همراه با خانواده اش غرض اشتراک در تظاهرات از کشور سويدن تشريف آورده بود.همانگونه که فاميل های آقای نورزی و افضلي از کشور بلژيک در مظاهره حضور بهم رسانيده بودند.

اين بدان معناست که خواست برحق مظاهره چيان و مبارزه پيگيرانه آنها بخاطر روشن شدن حق و عدالت در سراسر گيتي مورد پشتيباني هم ميهنان ما قرار گرفته،هرکسي به شکلي از اشکال همبسته گي و همياری خويش را با آنها و مبارزه برحق شان ابراز مي دارند.

گفتني است که يکي از لحظات ماندگار و خاطره انگيز هنرنمايي گروپ رپ جوانان شهر زندام به رهبری فردوس آراشيد بود.آنها پيرامون وضعيت ناهنجار سياسي،نابرابری ها و مشکلات جامعه مهاجر هالند آهنگ جالبي را اجرا نمودند.هنرنمايي آنها با کف زدنهای ممتد و شادباش گفتن ها استقبال گرديد.

ايويلن Evelienسخنران ديگری بود که از کارکردهای آی.ان.دی و برخورد سياسي و غيرمنصفانه آنها با پناهجويان نکوهش کرده و گفت که هنوز تا تطبيق قانون و قانونيت از سوی آنها وقت زيادی در کار است.اما بايد مبارزه کرد و حق را به جايش نشاند.او با تأکيد بر اينکه حق گرفته مي شود و داده نميشود،همه را به مبارزه سرسختانه و پيروزمندانه فرا خواند.

بايد ياددهاني نمود که کنشکانبرد،اقبال اثير و خاطره خوشه چين ديگر سخنرانان مظاهره بودند که هرکدام به نوبه خود به حقانيت راه مظاهره چيان و خواست های برحق آنها تأکيد ورزيده و به همبسته گي و اتحاد هرچه فشرده تر انها را فرا خواندند.

در پايان آقای صديق وفا معاون اول اتحاديه انجمن های افغانها در هالند رشته سخن را بدست گرفته و چنين گفت:(( سال 2008 به پايان خود نزديک مي شود،اما مبارزات ما در دفاع از حقوق پناهجويان افغان ادامه دارد.

هيأت نماينده گی ما  پيش از شروع سال با خانم البيرک سکرتر دولتي وزارت عدليه هالند پيرامون دشواری های پناهجويان افغان شامل ارتيکل 1 اف در دفتر کارش ملاقات کاری داشتند، در آنزمان وی وعده گذاشت که قضيه را در بحث پارلمان مي گذارد و راه حلي بدان دريافت ميکند، بادريغ که قضيه به کميسيون حقوقي پارلمان راجع شد ولي خود ايشان با ايجاد موانع جدی، فيصله منفي وبه ضرر پناهجويان افغان را پيشکش وبالای کميسيون تصويب نمودند، همان بود که  به تاريخ 18 جنوری سال روان صدای دادخواهانه خويشرا با راه اندازی تظاهرات وسيع  بلند نموده و در ماه اکتبر وارد مرحله جديد آن گرديده و يکماه تمام ما به مظاهره پرداختيم.جا دارد در اين روز که مظاهره پاياني امسال است از همه دوستان و عزيزاني که با اشتراک فعال شان ما را کمک نمودند،از انجمن های افغانها در شهرهای مختلف، بويژه انجمن پيوند از شهر الکمار که بيشترين سهم را گرفتند وهمچنان نهاد ها وعزيزان ديگر که با ارسال پيامها و انجام گردهمايي ها در سايرکشورهای اروپايي،همبسته گي شانرا تبارز دادند واين پروسه ادامه دارد، از حضور و اشتراک نماينده گان آنها در مظاهرات ما و بالاخره از جوانان عزيزما که  از هيچ نوع تلاش دريغ نورزيدند سپاس و امتنان نمايم.))او سخنانش را به اميد يکسال خوش و تا ديدار در روز مظاهره 10 جنوری در شهر امستردام به پايان رسانيد.

در جريان مظاهره يکي از شهروندان هالندی که به ابتکار خود سايت های

 

"برای تحقق عدالت رأی دهيد"

www.stemvoorrechtvaardigheid.nl

"بخاطرتحقق عدالت در هالند امضأ نماييد"

www.tekenvoorrechtvaardigheidinnederland.nl

 

را راه اندازی نموده است،توجه ام را بخود جلب نمود.او در گوشه يي ايستاده و چنان با دقت و افسرده گي به سوی زنان و کودکان مي نگريست، گويي اعضای خانواده وی باشند،ياخودش در موقف  کساني قرار دارد که مورد اتهام ناحق قرار گرفته اند. خوشبختانه که انسانهای شريفي مانند او در کشور هالند کم نيستند که به لجام گسيخته گي مقامات آی.ان.دی به ديده شک نگريسته و بخاطر دفاع از حقوق انسانهای بيگناه از هيچ نوع ابتکار عمل و مددرساني دريغ نمي ورزند.از همينروجا دارد تا در همين گزارش پاياني سال پيرامون مظاهرات پناهجويان افغان در هالند، از نام مشعل و خواننده های گران ارج آن سال خوش و پربار به آنها آرزو نموده و جشن سترگ مذهبي(کريسمس) را به همه هالندی ها،بويژه مدافعين حقوق پناهجويان مبارک باد و تهنيت گفته و گزارش را پايان بخشم.

 

علاقه مندان مي توانند فوتوهای مظاهره را که توسط احمدعزيزيار فوتو راپورتر مشعل تهيه گرديده است در آدرس زير مشاهده نمايند.

دن هاگ10-12-2008


December 17th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها